Neue Seite 3

cinema-ye-azad

سينمای آزاد

. Postfach 100525 D-66005 Saarbrücken   .Tel: 0049 681 39224 . cinema-ye-azad@T-online.de

آرشيو               کارنامه              عکسها               خبرها                تماس با ما

سرآغاز

سپاس از مردم ايران

انتخابات در دنيای امروز و درشيوه غربی اش معيار ومحکی است برای توانايی احزاب سياسی در تامين نياز های عمومی مردم واگر حزب حاکم قادر نباشد آنگونه که خواست مردم است رفتار کند ؛ بی ترديد وبه سرعت پس رانده مي شود.
برای نمونه در کشور آلمان دوحزب پر قدرت(SPDسوسيال دومکرات ) و (دومکرات مسيحCDU) بيشترين عضو را دارندکه در شرايط کنونی (SPD) در ائتلاف با سبزها دولت را اداره می کند(CDU) وموتلفش (سوسيال مسيحCSU) در اپوزسيون هستند وحزب ( PDS )هم اپوزسيون مسقل است . اما مردم سال ها منتظر نمي مانند تا در انتخابات بعد؛ شرايط را تغيير دهند ؛هم اکنون که SPD وسبزها در پيشبرد برنامه هايشان ناکام شده اند ؛ در انتخابات ايالتی به سرعت موقعيتشان رااز دست ميدهد .هيچ کس ميزان استقبال مردم را معيار محبوبيت ويا عدم محبوبيت ؛ کليت؛ نظامهای اين گونه کشور ها؛ ارزيابی نمی کند.
اما حکومت های ديکتاتور وخودکامه هم نياز دارند تا کاريکاتوری ازهماهنگی با دنيای امروز را ارايه دهند؛ برای انتخاب دولت های خود به ظاهر به رای مردم مراجعه می کنند؛ اينان هم مجلس دارند ؛ نمايندگانی هم از طريق برنامه های نمايشی به مجالس دست نشانده راه می يابند که چشم وگوش وزبانشان را بسته اند؛ دستشان رابسوی ولی نعمتشان دراز می کنند تا در ازاء اطاعت از فرامين وی ؛ لقمه نانی به سويشان پرتاب شود.
اين نوع حکومت ها ؛ برای رای مردم وخواست مردم پشيزی ارزش قايل نيستند؛ مردم هم به زور سرنيزه با سکوتی مرگ باربه زندگی فلاکت بار خود ادامه ميدهند ؛ نه مردم به اين گونه کارهای نمايشی اهميتی می دهند ونه رژيم نيازی دارد مردم را در اينگونه نمايشات دولتی دخالت جدی دهد ؛
انتخابات در رژيم جموری اسلامی هم از قاعده کلی حکومتهای خودکامه وسرکوبکر جدا نبود وطی همه سالها تاخرداد 76نمايش های بی رمقی زير عنوان انتخابات؛ بدون حضور ودخالت واقعی مردم برگذار می شد ؛که صدايش حتی در محدوده مرزهای سرزمين در بند ما نيز به وضوح شنيده نمی شد .
ملاها زير عنوان حکومت ناب محمدی ؛ارتجاعی ترين رفتارها را به مردم تحميل مي نمودند .ترور مخافان وايجاد رعب وحشت يکی از راههايی بود که اين حکومت برای بقاء خود برگزيده بود ؛ که دامنه فعاليتش تا خارج از ايران نيز گسترش يافت . عوامل اطلاعاتی آخوندها بيش از صد انسان مخالف را در شهرها و کشورهای اروپايی ترور کردند وبا زد وبند وهمکاری اين کشور ها که حقوق بشر وانسانی را به سهولت ؛ قربانی مصالح اقتصادی خود ميکردند( وهم اکنون نيز چنين می کنند) از تعقيب وتنبيه نيز مصون ماندند .
امامحکوميت سران جمهوری اسلامی در دادگاه می کونوس که با ايستادگی قاضی کوبشن وعليرغم خواست دولت آنوقت آلمان (دولت هلموت کهل ) ؛ به نتيجه غير منتظره ای رسيد. در رابطه اتحاديه اروپا وجمهوری اسلامی اختلال باز دارنده ای ايجاد کرد ورژيم از هر جهت؛ سياسی ؛ اقتصادی ؛اجتماعی کارش به بن بست کشيد ؛تا آن حد که در آستانه سقوط قرار گرفت؛ ودارودسته حول خاتمی بارها اعلام کرده اند که اگررژيم وی را به جايگاه نمايشی رياست جمهوری ننشانده بود؛ سقوطش حتمی بود.
ازآن تاريخ ببعد آخوندها که در درونشان برای مردم ورای آنها تره هم خورد نمي کردند( واصولا دربافت حکومت ولايت فقيه که همه سران رژيم از آن جمله رئيس جمهور آزاده (!) هم بدان التزام داده اند؛ مردم سفيه ونادان هستند ونيازمند ولی فقيه) برای مذاکره ولاس زدن با کشورهای ديگرو برای ادامه حياتش ؛ به امت هميشه در صحنه متوصل شد وحضور مردم در انتصابات سال 76 را ؛ دليل بر حقانيت حضور نکبت بار خودقلمداد نمود. اتحاديه اروپا هم به بهانه ی پشتوانه مردمی حکومت ملاها؛ چشم هايش برواقعيت های ملموس جامعه ايران بست و به رژيم ميدان داد تا با شقاوت و بيرحمی بيشتری با مردم رفتار کند؛ اما برای توجيه رابطه اش با خونخوارترين حکومت روی زمين؛ جنايت هایمداوم حکومت را فقط به يکی باند ها ی آن که تماميت خواه يا جناح راست افراطی معنی اش می کرد؛ نسبت داد وهمکاری اش را با رژيمی که سران آن در دادگاه می کونوس محکوم شده بودند گسترش داد.
رژيم که از خيمه شب بازی انتخابات رياست جمهوری ومجلس؛ به خير وبرکت رسيده؛ و طعم خوش آن زير زبانش مزه کرده بود؛ برای ايجاد سرگرمی امت؛ در فاصله دوره های انتخابات مجلس ورياست جمهوری ؛. به فکر احيا واجرای مضحکه ديگری زير عنوان انتخابات شهر و روستا افتا د وبه کمک دلال ها وکارچاق کن های سياسی وشبه احزاب برون مرزی که بعد از خرداد 76 بار ديگر عاشق و شيفته جمهوری اسلامی شده بودند به بساط شعبده بازی اش رونق بخشيد .
باز هم به حضور مردم در صحنه ودر حوزه های رای تاکيد نمود ورای های اخذ شده را دليل حقانيت خود واشتياق مردم به رژيمی اسلامی معنی کرد.
ودر اين شرايط است که هرنوع برنامه ای که مردم بتوانند خواست درونی خود را اعلام کنند؛ ؛ خود به رفروراندمی برای ميزان مقبوليت رژيم بدل می شود ؛وقتی رژيم حضور مردم را در حرکت های نمايشی؛ عشق وعلاقه وافر آنان به خود معنی مي کنند ؛ بر اساس استدلال خودشان؛ غيب وبی اعتنايی مردم به برنامه های آنان ؛ چه برای مجلس باشد ويا شورای شهر وروستا ؛ دليلی است بر نفرت مردم از رژ يم و در کليت آن . درست از اين زاويه است که عدم استقبال مردم ازنمايش مسخره شورای شهرروستا ؛ که دوره قبل هم مشخص شده بود وجودوعدم وجودش ذره ای در سرنوشت مردم در بندما اثر ندارد (خودشان شورای بی خاصيت تهران را چندی قبل منحل کرده بودند)؛ حايز اهميت مي شود.
امااين شکست افتضاح انگيز رژيم از زوايای ديگر نيز قابل تامل است .
اين واقعيتی غير قابل انکار است که افزايش دانش سياسی نياز به فضای باز دارد تا احزاب سياسی واقعی ( حزب مشارکت ويا کارگزاران وجمعيت موتلفه واشغال هايی از اين دست حزب به معنی واقعی نيستند) در مملکتی شکل نگيرد ومردم در امر سياسی حق دخالت واظهار نظر مستقيم نداشته باشند. نمی توان از آنان انتظار داشت تا با منطق مسايل ارزيابی کنند ودر نهايت بلوغ سياسی در فضای بسته امکان رشد ندارد. به گمان من برخلاف هندوانه هايی که مدافعان حکومت زير بغل مردم گذاشتند؛ حضور آنان در انتخابات 76 نشانه بلوغ سياسی آنان نبود. بلکه آنان در شرايطی که از استبداد حکومت جانشان به لبشان رسيده بود. تصور مي کردند از اين ستون به اون ستون فرج است ؛ وفريب حيله ونيرنک خاتمی ريا کار وخنده های نمکينی که چهره عبوس رژيم را تلطيف می کرد خوردندو ساده انگارانه پای در ميدان گذاشتند وبه دست خود برای ملاها وقت بقا خريدند و بهانه ای هم به دست سران چپاول گرکشورهای اروپايی دادند تا به اتکاء حضور آنان در نمايشات انتخاباتی ؛راه مراوده ومغازله با ملاها را بگشايند
..اما مردم ما در اين شش وهفت سال؛ تجربه های گران باری را بدست آورده اند که تا حدودی خلاء حضور احزاب سياسی را پر کرده است. آنان تا آنجا پيش رفته اند که در انتخابات اخير؛ نيرنگ ها وترفند های باند های حکومتی وتلاش های دلال ها وکارچاق کن های خارج نشين؛ در عزم و اراده آنان در راه ضربه زدن به حکومت سرگوبگر نتوانست خللی وارد کند.
اينا ن به درستی دريافته اند که 7 سال پيش چگونه فريب مکر های رژيم را خوردند وچگونه تحليل های حسابگرانه راديو بی بی سی؛ وراديوی صدای آلمان ومرحوم مغفور راديو آزادی وديگر بلندگو های خارج از کشوری رژيم را واقعيت ارزيابی کردند وهمراه آنان استدلا لهای روشنفکران چراغ به دست ؛کارگردانان وبازيگران سينمای جمهوری اسلامی ونويسندگان وشعرا واديبانی که در پس پرده با حکومت زد وبند داشتند را پذيرا شدند و نا خواسته ؛به بقائ حکومت مجنونان ياری رساندند.بدين جهت است که حنای اينگونه روشنغکران وهنرمندان دولتی وشبه احزاب خارج نشين برای مردم ما ديگر رنگی ندارد و درانتخابات اخير مردم درست؛ عکس نظر آنان رفتار کردند و باتحريم انتخابات جواب دندان شکنی به آنان نيز دادند. البته اين بار نيز سعی شدبا بهره از همان شگرد نخ نما شده؛ مردم را با ترساندن از تسلط جناح محافظه کار پای صندوق های رای بکشند. اما مردم در اين 7سال به نيکی در يافته اند که اين رژيم ؛چپ وراست ؛ ميانه ندارد .کليت اين حکومت فاسد وضد مردم است ؛ وابستگان حکومت بسته به نقشی که برايشان در نظر گرفته اند وارد صحنه ميشوند ونقش شان را با مهارت بازی می کنند . مردم بياد دارند؛ چطور به آنان قبولانده بودند که رای به خاتمی مشتی است که بر دهان خامنه ای ورفسنجانی کوبيده می شود. مردم ما برای العين ديدند که رهبر همچنان با قدرت مي تازد وخاتمی هر روز به حضورش شرفياب مي شود و در چاپلوسی و اظهار بندگی نسبت به رهبر عظيم الشان؛ از ناطق نوری نيز چند گام جلوتر است وآقای رفسنجانی همچنان افسار حکومت را در دست دارد . وهرروز که بر فقر وبدبختی مردم ما افزوده می شود ؛ قطر شکم طماع او وخانواده دزدش افزايش می يابد.
رژيم برای به دست آوردن دل مردم علاوه برآزاد کردن منتظری ؛ اختلاف هايش را با ملی ؛ مذهبی ها راموقتا به دست فراموشی سپرد وآنان را به ميدان آورد تا جمع آنان را که بخشا در جنايات اين حکومت سهيم بودند؛ زير عنوان اپوزسيون بيرون از حاکميت قالب کندو مردم را به پای صندوق ها بکشاند (بلافاصله بعد شکست انتخابات اخير بار ديکر با اعلاميه قوه قضائيه عليه ملی ؛ مذهبی ها موضع گرفته شد ) ؛ اما مردم فريب اين شگرد را هم نخوردند کسی برای رای دادن با اينان مرز تحريم را نشکست. اين اتفاق نشان داد که مردم دنبالهچه هاي رژيم را هم به حق با سران حکومت در يک کفه ترازومی سنجند؛ همچنين برای مردم که ديگر از هر نوع حکومت مذهبی روی گردانده اند؛ فرقی نمی کند که ولی فقيهشان خامنه ای باشد ويا جانشين معزول شده خمينی ؛که به گفته خودش خالق ولايت فقيه است. گسترش سايت های اينترنتی هم در افزايش آگاهی مردم نقش مهمی بازی می کند. جمعی از مردم به خصوص جوانان که به اينترنت دسترسی دارند حتمامسئله3550 آقای آيت اله عظمی منتظری را در سايت ايشان قرايت کرده اند . حضرت فرموده اند :
اگر زنی شغلی دارد ويا ميخواهد کاری انجام دهد که مراعات حجاب برای وی ممکن نيست ؛ بايد شغلی انتخاب کند که بتواندحجاب شرعی را رعايت کند .

در حاشيه بگويم که حضور آقای عبدالاکريم لاهيجی. نايب رئيس کميته حقوق بشر در کنار آن چند شبه حزب ورشکسته متمايل به رژيم و در تائيد انتخابات فرمايشی ؛جای تعجب وتاسف بسيار دارد. ايشان يکهفته بعد از جنب وجوشی که برای اثبات حقانيت زندا نيان سياسی در نزد نمايندگان سازمان حقوق بشر که در تهران مستقر شده؛ داشته اند . اعلاميه ای را امضاء مي کند که مفاد آن در جهت تشويق مردم برای پيوستن به انتخاباتی است که آقای رهبر آنرا واجب شرعی دانسته اند وآقای خاتمی نيز در کنار صندوق رای گفته اند:
برگذاری انتخابات شورای دوره اول در افکار عمومی دنيا نسبت به پايداربودن مردم سالاری در ايران تاثير زيادی گذاشت .
به گمان من نايب رئيس جمعيتی که داعيه دفاع از حقوق بشر را يدک مي کشد قاعدتا بايد نسبت به مسايل؛ رويه بيطرفی را در پيش بگيرد. ايا تشويق مردم به حضور در مسخره بازی های حکومتی با عنوانی که برای فعاليت های حقوقی ايشان در زمينه دفاع از حقوق بشر انتخاب شده است مغايرت ندارد؟
بايد خوشحال بود که مردم ما سر انجام تکليف خودشان را با انواع واقسام روشنفکران برون ودرون مرزی واحزاب سياسی متمايل به رژيم ودلالان وکارچاق کنان مشخص کرده اند؛ غيبت آنان در انتخابات اخير جواب قاطعی بود برای نسخه پيچان خارج وداخل کشور که معلوم نيست به چه حقی خودشان را برتر از مردم مي دانندو وظيفه ارشاد آنان را بعهده می گيرند . امروزه مردم ما دريافته اند با حمايت از باند خاتمی راه نجات خود را با موانع جدی روبروکرده اند.
بي دليل نبود که دانشجويان تحکيم وحدت که در تحکيم پايه ها لرزان رژيم سهم داشته اند ودر سرکوب جنبش های دانشجويی به حکومت ياری رسانده اند. بلافاصله بعد از اعلام نتايج انتخابات شورای شهر ؛ در پی کسب آبرو ؛حساب خودشان را از جناح مشاطه گر جدا مي کنند . امامردم بايد هوشياری شان را حفظ کنند. اين رژيم مکار به سهولت قدرت را رها نمی کند. آنان با باج بيشتر به دول اروپايی وبا افزايش کار مزد دلالهای سياسی و با افزايش بودجه هنر صادراتی؛ بويژه سينمای گلخانه ای؛ سعی خواهند کرد که افتضاح اين بار را جبران کنند. اما با اراده شما وتحريم هرنوع برنامه نمايشی رژيم ؛همراه باهوشياری وآمادگی ؛همه ترفند های آنان خنثی خواهد شد. شکست رژيم در انتخابات شورا ها آغاز يک حرکت نوين عليه کليت رژيم را نويد خواهد داد.
مردم ما با عدم تمکين به خواست خامنه ی؛ خاتمی ورفسنجانی وهمراهان خارج نشين آنان بی اعتباری جمع آنان را فرياد زدند؛ حتم دارم که رفتار آگاهانه مردم ما در تحريم انتخابات شورا ها؛ در سرنوشت سرزمين اسيرمان اثر مثبت خواهد داشت . بايد ار آنان سپاسگزار بود.
بصيرنصيبی


سرآغاز